loading...

آقای ربات

چند شبی هستش که یه خوابی میبینم. یه خواب که توش یه خانواده کاملا جدید دارم! چند تا برادر خواهریم، یه گاراژ داریم که پاتوقمونه، من یه کامپیوتر عجیب غریب دارم، یه...

بازدید : 2
چهارشنبه 7 اسفند 1403 زمان : 2:11
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

آقای ربات

چند شبی هستش که یه خوابی میبینم. یه خواب که توش یه خانواده کاملا جدید دارم! چند تا برادر خواهریم، یه گاراژ داریم که پاتوقمونه، من یه کامپیوتر عجیب غریب دارم، یه داداشم ماشین رنگ میکنه، یه خواهرم نینجاس، کلا انگار توی یه دنیای سایبرپانکقرار داریم. و این خواب خیلی عجیبه که دنباله داره! پریشب یه خوابی بود که دیشب ادامه اش بود! شاید امشب ادامه دیشب باشه! توی اون خانواده، مشکل زیاد داریم! مثلا دیشب یکی از برادرامون توی دردسر افتاده بود، بعد همگی ریختیم سر باعث و بانیش و آخ نگم برات..! نگم برات که چه حس خوبیه تنها نبودن! نگم برات که چه حس خوبیه یه خون توی چند تا بدن کنار هم جریان داره! وقتی از خواب بیدار میشم دلم براشون تنگ میشه...

یه زمانی که فکر میکنم در موردش هم توی همین وبلاگ نوشتم، خیلی خیلی دلم میخواست چند تا رفیق داشته باشم. خیلی دلم میخواست رفیقام رفیقای واقعی باشن. نه که یکی از سر کسب تکلیف چند ماه یک بار پیام میده، یکی هر وقت کار داره پیام میده، یکی سین میکنه جواب نمیده! و بعد اسم خودشونم گذاشتن رفیق! اما الان یکی پیام میده، مستقیم میره رو مخم. دلم میخواد سریع مکالمه تموم بشه برم سر بازی تتریس! تازه فورتنایت هم گذاشتم امشب دانلود بشه! شب هم که میشه خدا خدا میکنم سریع آلارم قرص ترانکوپین برسه، بخورم، و یک ساعت بعد کاش دوباره خانواده جدیدم رو ببینم!

۱ ۰
روزمرگی:: نوشته شده در سه شنبه, ۷ اسفند ۱۴۰۳، ۱۱:۳۲ ب.ظ توسط آقای ربات
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : -1

آمار سایت
  • کل مطالب : 0
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 11
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 18
  • بازدید کننده امروز : 19
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 19
  • بازدید ماه : 19
  • بازدید سال : 2404
  • بازدید کلی : 2421
  • کدهای اختصاصی